به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: این که با وجود گذشت بیش از سه هفته از واقعه حذف تیم ملی فوتبال ایران از همان مرحله گروهی جام جهانی بیست و دوم هنوز نه خبر برکناری کارلوس کیروش اعلام شده و نه بر حفظ وی مهر تأیید خورده، محصول اختلاف سلیقه بر سر این موضوع در میان اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال است.
بحث در این خصوص نه چندان سخت و رسیدن به نتیجه نهایی نه چندان دشوار است و کافی است شاخصهها و نمودارهای کار ترسیم و دستاوردهای حاصله در آوردگاه قطر بازبینی و سبک و سنگین شود و به آمار قبلی سرمربی پرتغالی تیم ملی هم بذل توجه گردد و براساس همه این دادهها به نتیجه نهایی رسید.
چنین کاری حداکثر ظرف دو سه روز قابل انجام است و حتی اگر بپذیریم که ارزیابی عمیقتر آن به زمانی بیش از این نیاز دارد، باز چنین فرجهای نباید به سه هفته و بیش از آن بکشد. این واقعه به روشنی نشان میدهد که دوطرف مباحثه یعنی موافقان با حفظ کیروش و مخالفان وی به توافق و نتیجهای نهایی در این زمینه نرسیدهاند و فدراسیون فوتبال کشورمان که استاد در عجله نداشتن و بسیار ماهر در هدر دادن فرصتها است و معنای کلمه زمانسنجی را چندان نمیداند و سر فرصت و بواقع هر چه دیرتر اتخاذ تصمیم میکند، فعلاً این موضوع را مسکوت گذاشته و منتظر است تا ببیند چه میشود.
در فوتبال ما این گونه تأخیرها و ندانستن قدر زمان واقعهای عادی شده و فدراسیوننشینها به گونهای اقدام میکنند که انگار «حالا حالاها» برای مهمترین کارها هم وقت دارند و از دید آنها برای هیچ کاری هیچ وقت دیر نمیشود و تا ابد وقت وجود دارد!
واقعیت ماجرا، اما این است که تا شروع جام ملتهای آسیای ۲۰۲۳ که آن هم مثل جام جهانی ۲۰۲۲ در قطر برگزار میشود، کمتر از ۱۰ ماه وقت مانده است و عقل و انصاف و موازین ورزشی و الزامهای برنامهریزی حکم میکند که سرمربی تیم و کادر همکاران او هرچه زودتر شناسایی شوند. درست است که کار تدارک آنها برای مسابقات مزبور بلافاصله و از همین امروز شروع نمیشود، اما لااقل هر کس میفهمد که چکاره است و در پروسه تدارک تیم ملی و مسائل فوتبال بینالمللی چه وظایفی را برعهده دارد.
سرمربی تیم ملی برای جام ملتها هرکسی که باشد (چه کیروش باشد و چه دیگری) پس از قطعی شدن حکمش میتواند کار بررسی خود را از همین امروز و برنامههایش را هفته به هفته و حتی روز به روز از دی ماه ۱۴۰۱ تا مهر ۱۰۴۲ که زمان برگزاری جام ملتها است، تعیین و ترسیم و به ترتیب اجرایی کند. «فیفادی»های باقیمانده از سال ۱۴۰۱ و سپس شش ماه نخست سال ۱۰۴۲ زمانهایی است که در آن کادر فنی تیم ملی میتواند بررسیها و نقطه نظرات خود را تحقق بخشد و با برگزاری بازیهای تدارکاتی متعدد به سطح آمادگی مورد نظر برسد.
همه اینها زمانی مقدور میشود که فدراسیون فوتبال ما این همه سست و «سرفرصت» عمل نکند و به ارزش زمان پی ببرد و مباحثه بر سر کیروش را به نتیجه نهایی برساند. چه این مربی بماند (که البته تصمیم بسیار پراشتباهی خواهد بود) و چه فدراسیون به مربی دیگری روی بیاورد (که پروسه تعیین آن مربی هم باید با کمترین فوت وقت صورت پذیرد) باید از هر گونه کندی و تأخیر در این زمینه پرهیز و شتابی معقول ضمیمه کار شود. بر این فدراسیون سهلانگار فوتبال ما البته پذیرفتن این ماجرا و اجرای آن مثل معمول کار سختی است. برای آنها هیچ وقت دیر نیست!